Wednesday, January 29, 2014

لذتی که در تماشای صحنه اعدام هست در روزه و نماز نیست ...

دیروز سه شنبه یک قاچاقچی هشت کیلوگرم هروئین و17 زندانی در استانهای البرز، لرستان، مازندارن، قزوین، گیلان به اتهام قتل و مواد مخدر در ملع عام اعدام شد و دوباره عده ای قبل از طلوع آفتاب به تماشای این صحنه دلخراش آمده و از تماشای اعدام لذت بردند.
به هر حال باید پرسید چرا عده ای این همه اشتیاق برای دیدن صحنه «اعدام» دارند؟
واقعاً دیدن مرگ یک نفر، این قدر جذابیت دارد که مردم از نیمه های شب یا در ساعت 4 بامداد زیر بارش باران هم که شده ، از خواب و استراحشان می زنند و ساعت ها سر پا می مانند تا به تماشای جان کندن یک یا چند نفر بپردازند و فیلم و عکس بگیرند؟! خیلی ها هم هم برای این که حتی یک لحظه از این "مستند" را از دست ندهند ، از در و دیوار و تیر برق بالا می روند.

بررسی چرایی این "اشتیاق" در کنار مؤلفه هایی مانند عصبی بودن درصد قابل ملاحظه ای از مردم و افزایش خشونت ورزی در جامعه می تواند نتایج هشدار آمیزی به همراه داشته باشد.
به نظر نمی رسد در یک جامعه سالم ، این همه اشتیاق وصف ناپذیر برای دیدن صحنه اعدام وجود داشته باشد.
هم اکنون در همه دنیا و از جمله در ایران رایج است که اگر فیلمی دارای صحنه های خشونت بار باشد ، در ابتدای فیلم به خانواده ها هشدار داده می شود که این اثر برای افراد زیر 13 سال یا زیر 16 سال مناسب نیست زیرا دیدن صحنه های خشن در روحیه کودکان و نوجوانان ، آثار روحی منفی فراوانی دارد و می تواند به ترسو و یا برعکس به خشن شدن آنها بینجامد.
دلیل که ایرانیانی که قتل می کنند و حتی گونه های نـادر حیوانـی مانند پلنگ، روباه و یا کفتار و غیره را بی رحمانه می کشند، می تواند نیز نتیجه دیدن چنین صحنه هایی باشد.
 ..این  از دست رنج دولت وحکومت جمهوریاسلامی است

                            مرگ بر جمهوری اسلامی 







نیما سلیمی

اعدام در برابر چشمان کارگران ساختمانی

در طی روزهای گذشته هجده زندانی در استانهای البرز، لرستان، مازندارن، قزوین، گیلان به اتهام قتل و مواد مخدر اعدام شدند
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پنج زندانی با هویت نامعلوم در زندان مرکزی ارومیه اعدام شدند، اتهام برخی از این زندانیان حمل و نگهداری مواد مخدر بوده است
افکار نیوز، گزارش داده است که سه زندانی از اهالی روستاهای شهرستان دلفان به جرم حمل و فروش مواد مخدر در شهرستان ملایر اعدام شدند
هم چنین سایت عرش نیوز نیز سوم بهمن ماه از اجرای حکم اعدام یک زندانی متهم به قتل در ساری خبر داده است
صبح امروز یک زندانی متهم به قاچاق مواد مخدر نیز در میدان مادر شهر قزوین (عکس زیر) اعدام شده است
دو زندانی نیز به نامهای هادی حمیدی زارع متهم به قتل و حمزه رمضانی متهم به قتل دوشنبه هفتم بهمن ماه اعدام شدند
روز گذشته نیز هفت نفر در زندان قزل حصار به اتهام حمل و نگهداری مواد مخدر اعدام شدند
نیما سلیمی

Monday, January 27, 2014

سال ها باید از مرگ دیکتاتورها بگذرد، پرده ها بالا رود تا جنایات و غارتگری های بیکران آنان برای مردم روشن و آشکار شود.بی گمان، رژیم ولایت فقیه نیز بهتر از قذافی نخواهد بود

سال ها باید از مرگ دیکتاتورها بگذرد، پرده ها بالا رود تا جنایات و غارتگری های بیکران آنان برای مردم روشن و آشکار شود. همانگونه که پس از نابودی و مرگ هیتلر، پینوشه، استالین، و یا صدام جنایات پوشیده و زیر سرپوش مانده آنان شناخته شدند، اکنون نوبت شناسایی و آمارگیری از جنایت، تجاوز، و ظلم و ستم قذافی در درازای ۴۲ سال زورگویی و دیکتاتوری او است. قذافی در این دوران، به هزاران دختر جوان ۱۴ سال به بالا، و پسران جوان را از مدرسه ها دزدیده و پس از تجاوز، آنان را به پسر، بستگان و افراد خود می سپرده است. عده ای را نیز پس از مدتی به روشی و حشتناک از میان برد.

بی گمان، رژیم ولایت فقیه نیز بهتر از قذافی نخواهد بود. وجود زنبارگی و مال دوستی خامنه ای، فرزندانش و دیگر آخوندها، باید انتظار داشت که این قوم فاسد نیز از سر دختران و زنان مردم نگذشته باشند. از تجاوز در زندان ها به دختران و کشتن آنان به خوبی آگاهیم. یقیناً آخوندها مانند مجتبی، مصطفی، میثم، فرزندان خامنه ای جنایتکار می توانند پرونده سیاهی از تجاوز به دختران و زنان، و کشتار بی حد و حصر دآشته باشند. تیر اندازی به دستور مجتبی از پشت بامها و کشتن گروهی چون ندا آقا سلطان و یا ستار بهشتی و هزاران جوان سلحشور و پاکباخته و اعدام های سال ۶۷ همگی دال بر آنست که از حیث جنایت و تجاوز به زنا، رژیم اسلامی اگر از قذافی و دیکتاتورها ی دیگر پیشتر و جلوتر نباشد، از آنان کمتر نخواهد بود.

مرگ بر جمهوری اسلامی 

نیما سلیمی

Friday, January 24, 2014

اعتراف با توسل به شکنجه در زندانهاى جمهورى اسلامى،...کاریست عادی برای این حکومت

سایت "حقوق بشر برای همه در ایران": پنجشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۲ - ۲۳ ژانويه ۲۰۱۴
مصطفى محقق داماد، يکشنبه، ١۵ دى ١٣۹٢، طى سخنرانى در مراسمى که در سالن آمفى تئاتر دانشگاه مفيد قم برگزار ميشد، با اشاره به اخذ اعتراف با توسل به شکنجه در زندانهاى جمهورى اسلامى، نسبت به رويه صدور احکام کيفرى در دادگاهها انتقاد کرد.
اين عضو فرهنگستان علوم جمهورى اسلامى، در بخشى از سخنانش گفت: "همين ۴٨ ساعت پيش، يک انسانى بنا بر اعترافاتى که کرده بود، ممکن بود پاى چوبه دار کشته شود؛ او يک شاگرد تعويض روغنى بود که بعد از ۴ سال به قتلى اعتراف کرده بود و حکم اعدام هم براى او صادر شده بود. ۴٨ ساعت قبل از اجراى حکم اعدام، متهمى در گيلان دستگير مى شود و به اين قتل اعتراف مى کند. از اين شاگرد تعويض روغنى سؤال مى شود که چرا به اين قتل اعتراف کردى؟ پاسخ داد که مأموران آگاهى، آنقدر مرا کتک مى زدند که با خودم گفتم من زير اين شکنجه کشته خواهم شد، پس چه بهتر که اعتراف کنم و با اعدام کشته شوم تا کتک کمترى بخورم. وقتى از او پرسيده شد که چرا در دادگاه اعتراف کردى؟ پاسخ داد مى دانستم که اگر در دادگاه اعتراف نکنم، به محض برگشت از دادگاه دوباره کتک مى خورم."


مرگ بر جمهوری اسلامی 

نیما سلیمی

Thursday, January 23, 2014

صادرات و واردات برای ستاد اجرای فرمان حضرت امام مجاز شد ..سهم خامنه‌ای از تسهیل تحریم‌ها

صادرات و واردات برای ستاد اجرای فرمان حضرت امام مجاز شد

رویترز که پیش‌تر در گزارشی مفصل به بررسی دارایی‌های علی خامنه‌ای پرداخته بود، اکنون می‌گوید که نهاد زیر نظر وی به صورت مستقیم از تسهیل تحریم‌ها سود می‌برد.

«یکی از اصلی‌ترین کسانی که از آغاز روند تسهیل تحریم‌ها علیه ایران در هفته جاری سود می‌برند، شخص آیت‌الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی است».

خبرگزاری رویترز در گزارشی که روز چهارشنبه ۲۲ ژانویه (دوم بهمن) منتشر شد، با نوشتن جمله‌های بالا به بررسی اثر رفع موقت تحریم‌ها بر تجارت و فعالیت اقتصادی نهادهای زیر نظر خامنه‌ای پرداخت.

این گزارش می‌گوید که رهبر جمهوری اسلامی کنترل یک امپراتوری عظیم اقتصادی را در دست دارد و بخشی از این امپراتوری (ستاد اجرای فرمان حضرت امام) که در صنعت نفت ایران فعال است، از این هفته مجدداً می‌تواند صادرات خود را آغاز کند.

دوشنبه گذشته (۲۰ ژانویه) در نخستین روز از آغاز رفع موقت بعضی تحریم‌ها، وزارت خزانه‌داری ایالات متحده لیستی از چهارده شرکت فعال در صنعت پتروشیمی ایران منتشر کرد که پیش از این تحت تحریم‌ قرار داشتند و اکنون با تعلیق تحریم‌ها می‌توانند با دنیای خارج مراوده مالی داشته باشند.

سه نام در میان این شرکت‌ها، مستقیماً زیر نظر «ستاد اجرای فرمان حضرت امام» هستند: «شرکت محصولات پتروشیمی قائد بصیر، شرکت پتروشیمی مرجان و شرکت پتروشیمی صدف عسلویه». رویترز می‌گوید یک سخن‌گوی ستاد فوق در ای‌میلی به 
این خبرگزاری، نوشته است که ستاد تنها یکی از سهام‌داران شرکت پتروشیمی قائد بصیر است.
نیما سلیمی

اعدام هفت زندانی در زندان کرمانشاه

حقوق بشر ایران، ۳ بهمن ماه ۱۳۹۲: بامداد امروز هفت زندانی در زندان دیزل آباد کرمانشاه به دار آویخته شدند.

واحد مرکزی خبربه نقل از  ملکی دادستان عمومی و انقلاب استان کرمانشاه   نوشت : پنج نفر از این افراد به جرم حمل حدود ۱۰۲ کیلوگرم انواع مواد مخدر و 2 نفر هم به اتهام قتل به اعدام محکوم شده بودند که پس از تایید در دیوان عالی کشور امروز اجرا شد. 
بدین ترتیب در هفته‌های نخست سال ۲۰۱۴ میلادی حدود ۵۰ نفر در ایران اعدام شده اند. روز گذشته نیز سه‌ گزارشگر ویژه سازمان ملل در بیانیه‌اینسبت به موج اعدام‌ها در ایران ابراز نگرانی‌ کرده و از مقامات ایرانی خواستند اتا این اعدام‌ها را متوقف کنند.
نیما سلیمی

یک در باز شد،من آمدم، بقیه ماندند .حس‌ها خیلی دوگانه است؛

جوان ترین و در عین حال باسابقه ترین زندانی سیاسی زن بعد از ۵ سال زندان بدون مرخصی، دیروز آزاد شد.
شبنم مددزاده که هنگام بازداشت ۲۰ سال داشت دیروز و در ۲۵ سالگی با اتمام دوران محکومیت‌اش در حالی آزاد شد که خانواده‌اش چشم انتظار آزادی دیگرفرزندشان فرزاد مددزاده هستند که او نیز دوران محکومیت‌اش پایان یافته.

شبنم مددزاده که از اول اسفند ۸۷ تاکنون امکان استفاده از مرخصی را نیافت لحظاتی پس از آزادی در مصاحبه با "روز" گفت بعد از ۵ سال با حس دوگانه‌ای از زندان خارج شده است.
او می‌گوید: حس‌ها خیلی دوگانه است؛ اینکه کسانی که با آن‌ها ۵ سال زندگی کردم آنجا ماندند و اینکه بعد از ۵ سال فقط یک در باز شود و فقط من بیایم بیرون خیلی چیز کمی است.
او هنگام بازداشت دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم تهران و نایب رئیس دبیر هیات رئیسه شورای تهران دفتر تحکیم وحدت بودواز سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ۵ سال حبس در تبعید محکوم شد

شبنم مددزاده زمان انتخابات ۸۸ و اعتراضات پس از آن در زندان بود. از او درباره۵ سال زندان بدون مرخصی می‌پرسم. می‌گوید: در یک جمله نمی‌شود گفت، پایین و بالا خیلی داشت ولی به هر حال ما باید خوب اش می کردیم،خوب می گذراندیم، آنجا را خوب اش می کردیم. حالا هم که آمده ام فقط امیدوارم همه کسانی که آنجا هستند بیایند



شبنم مدد زاده پس از 5 سال زندانی بدون مرخصی آزاد شد. عکس زیر چهره او را قبل از دستگیری و پس از تحمل زندان نشان می دهد. خانم مدد زاده متولد 1367 است.



نیما سلیمی

Tuesday, January 21, 2014

صداى زن خياط و مرد دستفروش متروى گلبرگ

«در ساعت ۱۳:۳۰ دقیقه روز شنبه ماموران مترو ایستگاه گلبرگ اقدام به توقیف اموال یک دستفروش جوان کرده‌اند. این دستفروش که موفق نشده اموال خود را از ماموران مترو پس بگیرد تهدید کرده بود که در صورت عودت ندادن اموالش خود را به زیر قطار پرتاب خواهد کرد. بعد از بی‌توجهی ماموران مترو و پس ندادن اموال این دستفروش، مرد جوان خود را جلوی قطار مترو انداخته است و در اثر برخورد با قطار سر وی از بدنش جدا شده است. بعد از این اتفاق قطارهای خط ۲ مترو تا 
انتقال جسد این مرد دستفروش مجبور به توقف شده‌اند.» اين دستفروش هم گويا استحكام كافى نداشت.
عكس هاى بى‌رحم آن آتش سوزى براى من صدايى غريب داشت. صداى زن ِ خياطى را مى‌شنيدم كه مى‌گفت: بسّه زن. بنداز خودت را. تمومش كن. مرد دستفروش متروى گلبرگ، التماس مى‌كرد و خرت وپرت‌هايش را مى فروخت تا شايد براى زنش، بچه‌هايش يا حتى مادرش، لباسى را بخرد كه آن زنِ خياط طبقه پنجم، مى‌دوخت. هر دويشان باهم 
پريدند/ پرتاب شدند.
..این دو حادثه تلخ از دست رنج دولت وحکومت است
مرگ بر جمهوری اسلامی 

نیما سلیمی

Monday, January 20, 2014

دو زن، كارگر قرباني بي ارزش بودن جان در ايران شدند، و امروز قرباني مافياي رسانه اي قاليباف يا عادي شدن مرگ در ايران؟!

مگر ما همان ملتي نبوديم كه نتنياهو و كريمي را با موج اجتماعي غافل گير كرديم؟!
پس چرا شهردار امروز را خيال راحت شب كرد؟چرا رييس سازمان آتش نشاني بركنار نشد؟ چرا امروز هيچ خبرنگاري در هيچ رسانه اي نپرسيد اقاي قاليباف چرا اتش نشاني، تشك و چادر فنردار نداشت؟اگر عزيز خودمان را امروز زير خاك كرده بوديم هم همين قدر بي خيال بوديم؟
نگوييد كاري از دستمان ساخته نيست، مرگ انسان ها براي مان عادي شده؟
وگرنه ما همان ملتي هستيم كه جمله نتنياهو در مورد شلوار لي ، ايراني ها، موجي اجتماعي راه مي اندازد كه بازتابش بين المللي ست
جان كندن ديگران، خلاصه مي شود به گفتن "بيچاره"؟اما بلديم موجي راه بندازيم، كه هفت تيركش به استيصال بيفتد
دو زن، كارگر  قرباني بي ارزش بودن جان در ايران شدند، و امروز قرباني مافياي رسانه اي قاليباف يا عادي شدن مرگ در ايران؟!

نیما سلیمی

Friday, January 17, 2014

وزیر اطلاعات دولت بنفش: نیازی به رسانه‌ای کردن مفاسد اقتصادی نیست!

وی که در حاشیه یکی از دیدارهای حسن روحانی سخن می‌گفت به خبرگزاری مهر گفت: «اصولاً به رسانه‌ای کردن موارد فساد اقتصادی نظر موافقی نداریم، اما باید طبق قانون و عادلانه با آن برخورد شود.»

محمود علوی در شهریور ماه در مورد برخورد با مردم به صورت هشدار آمیز گفت: مردم باید طوری عمل کنند که «نظام مجبور به برخورد و زندانی کردن آن‌ها نباشد.»

پیش از این علی خامنه‌ای، در ارتباط با پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی در بانک‌های ایران از رسانه‌ها خواست تا «این قضیه را کش ندهند».





نیما سلیمی

ايران از ابتدای سال ۲۰۱۴ يعنی در دو هفته، ۴۰ نفر را اعدام کرده است.

بنا به گزارشی که امروز، جمعه 17 ژانویه 2014، رادیو فردا انتشار داده است، سازمان عفو بين‌الملل، از بزرگترين نهادهای مدافع حقوق بشر در جهان اعلام کرده که ايران از ابتدای سال ۲۰۱۴ يعنی در دو هفته، ۴۰ نفر را اعدام کرده است.

اين سازمان در بیانیه ای که پنجشنبه ۱۶ ژانويه (۲۷ دی) منتشر کرده، افزوده که حداقل ۳۳ مورد از اين اعدام‌ها در يک هفته گذشته اجرا شده است.

حصيبه حاج صحراوی، معاون عفو بين‌الملل در امور خاورميانه و شمال آفريقا در این بیانیه گفته است: «تعداد اعدام‌هايی که تاکنون در ايران انجام شده، هراس‌برانگيز است. تلاش حکومت ايران برای تغيير چهره بين‌المللی‌اش اگر با افزايش ميزان اعدام همراه باشد، بی‌معنی است.»

خانم حاج صحراوی می افزاید اعدام مجازاتی «بی‌رحمانه، غير انسانی و تحقير کننده» است.

ايران در تمام سال‌های اخير، يکی از سه کشور نخست جهان در تعداد اعدام‌ها بوده و اغلب رتبه نخست در ميزان اعدام به نسبت جمعيت را در اختيار داشته است.

معاون عفو بين‌الملل در امور خاورميانه و شمال آفريقا خواستار آن شده تا جمهوری اسلامی ايران «فورا اجرای مجازات اعدام را متوقف کند»، مجازاتی که به گفته خانم حاج صحراوی، همواره «نشان داده شده که هيچ تاثير بازدارنده‌ای بر جرم و جنايت ندارد.»

عفو بين‌الملل اعلام کرده که از ابتدای سال ۲۰۱۴، حکومت ايران به طور رسمی از اعدام ۲۱ نفر خبر داده است اما اين سازمان از «منابع قابل اعتماد» خود مطلع شده که به جز اين تعداد، ۱۹ نفر ديگر نيز در همين مدت زمانی اعدام شده‌اند.

بر اساس اين گزارش، دست کم يک اعدام در ملاء عام در روز ۱۳ ژانويه (۲۳ دی) در شهر سيرجان واقع در استان کرمان انجام شده که اتهام فرد معدوم، قتل عمد بوده است.

مقام‌های قضايی و رسمی ايران در تمام سال‌های اخير اعلام کرده‌اند که مجازات اعدام يکی از اصول اساسی اسلام و مندرج در قرآن است و اجرای آن متوقف نخواهد شد.

مسئولان جمهوری اسلامی گفته‌اند که اين مجازات را در جرايم خاصی مانند محاربه (اقدام مسلحانه عليه مردم يا دولت)، قاچاق مواد مخدر و قتل عمد اجرا می‌کنند.



نیما سلیمی

Thursday, January 16, 2014

نمایی از بهشت

تمامی دید و نگاه الله از نیاز و پاداش به یک انسان پاک!! دختران عریان و نوشیدنی های فروان است چرا الله پاداش یک انسان متفکر و یک انسان آزاد اندیش را توصیف نکرده است؟ مگر همه انسان ها اوج لذت و پاداش را همخوابی میدانند؟ این پاداش درخور و شایسته یک انسان با اخلاق است؟ این پاداش و بیان آن در قرآن شایسته ادبیات الهی است؟ فکر نمی کنید این دین، خاص فرهنگ آن زمان و آن جغرافیاست ؟ فکر نمی کنید پاداش با توجه به درخواست تعیین میشود؟ این نشان از زمینی بودن قرآن نیست؟ کاش کمی تفکر کنیم از آروین 
 نیما سلیمی

حسن روحانی: همه باید بفهمند عظمت رهبر٬ عظمت ایران است

حسن روحانی اعلام کرد پیروزی وی در انتخابات انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ به معنای رای مردم به «اسلام» است و «همه» باید بفهمند «عظمت» رهبر جمهوری اسلامی٬ «عظمت» ایران است.

به گزارش روز چهارشنبه (۲۵ دی) خبرگزاری «نسیم»٬ روحانی در جمع گروهی از روحانیون استان خوزستان این مطلب را بیان کرده است.
روحانی گفته مردم با وجودی که می‌دانستند او نماینده علی خامنه‌ای در شورای عالی امنیت ملی و در داخل نظام بوده در انتخابات به وی رای دادند تا بگویند «اسلام را با اعتدال» می‌خواهند.

رئیس جمهوری ایران به صراحت اظهار کرده عظمت علی خامنه‌ای به منزله «عظمت ایران» است و همه باید این موضوع را «درک» کرده و «بفهمند.»

شایان ذکر است روحانی در حالی‌ از اعتدال صحبت می‌کند که تعداد اعدام ها در ایران از زمان انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری ایران، به نسبت مدت مشابه سال قبل که محمود احمدی نژاد در قدرت بود، دو برابر شده است.


نیما سلیمی

«پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به منافع شما نرسد»

فیلمبرداری معراجی های مسعود کوه نمکی کارگردان ولایت مدار بعد از انفجار و کشته شدن ۶ نفر دوباره آغاز شد!


نیما سلیمی

بازداشت دانشجوی ایرانی در فرودگاه

حمید بابایى دانشجو مقطع دکترا-رشته اقتصاد در دانشگاه لیژ بلژیک، از روز ۵ مرداد ١٣۹٢، اندکی پس از ورود به جمهورى اسلامى ایران، احضار، بازداشت و در دادگاه ١٠ دقیقه اى قاضى صلواتى به ۶ سال حبس تعزیرى به اتهام جاسوسى و ارتباط با دول متخاصم، محکوم شده است. پنج ماه از بازداشت خودسرانه و محاکمه ناعادلانه آقاى حمید بابایى مى گذرد اما خانواده ایشان همچنان اجازه انتخاب وکیل براى ایشان نداشته و همسر ایشان تحت تدابیر شدید امنیتى و تهدید به بازداشت توسط ماموران وزارت اطلاعات، وادار به سکوت شده است.

پی نوشت:جاسوسی و ارتباط با دول متخاصم همواره دستاویزی برای سرکوب مخالفان و باج خواهی از زندانیان جمهوری اسلامی بوده است.در حال حاضر زندانیان زیادی با اتهامی مشابه (جاسوسی و همکاری با دول متخاصم) در زندانهای جمهوری اسلامی ایران به سر می برند.متاسفانه هیچ گونه حقی برای آنها در نظر نمیگیرند و حتی از انتخاب وکیل هم محروم هستند,سازمان جوانان کمونیست از این زندانیان دفاع میکند و این رفتار جمهوری اسلامی را به شدت محکوم میکند و از خانواده و اطرافیان این عزیزان میخواهد که ساکت نشینند و دست به اعتراض بزنند.


نیما سلیمی

Wednesday, January 15, 2014

خطر سوسیالیزم

مشاوره رئیس جمهور دولت تدبیر و امید می‌گوید هدف روحانی از بین بردن چپ زدگی در جامعهِ است . وزیر اطللاعتش می‌گوید هنوز رگه هایی از سوسیالیسم در جامعه دیده میشود . آقایان ترسیده اند. بعد از سه دهه پاکسازی، اعدام، (به قول خودشان) ارشاد و این آخریها انکار، آقایان ترسیده اند! می‌دانند خطر سوسیالیسم هر روز بیشتر از دیروز میشود ، می‌دانند بعد از اینهمه یورش مستقیم (معدوم کردن و کوچاندن) چپ ها، هنوز ریشه‌های این عقیده در خاک ایران تنیده شده. به سران حکومت اسلامی تبریک می‌گوئیم بابت کم کردن درصدی از حماقت خود . و ایشان را مژده میدهیم هر روز بر ترسشان بیفزأیم و به رفقایمان نیز شادبا‌ش می‌گوئیم که با کمترین نفرات و متحمل شدن بیشترین هزینه‌ها هنوز پرچم 
سوسیالیسم را نیمه افراشته نگاه داشته اند







نیما سلیمی

Tuesday, January 7, 2014

نوریزاد به خامنه ای: مجسم کن مجتبی را بیست و چهار روز مورد تجاوز جنسی قرار بدهند سپس از او بپرس «خوب خدمت کردی به وطنت»؟


محمد نوری‌زاد که چندی است در چهارچوب «سفر صلح و دوستی» به استان‌های مختلف کشور سفر می‌کند و از نزدیک با درد و رنج مردم آشنا می‌شود و گزارش این سفرها را در وب‌سایت شخصی و صفحه فیس‌بوک خود منتشر می‌سازد.
اخیرا پس از سفر به استان‌های کردستان و کرمانشاه، به استان خوزستان سفر کرده است. وی در برخی گزارش‌های خود، به عمق فجایع اجتماعی و اخلاقی نیز می‌پردازد؛ از جمله در نوشتاری با عنوان «زندان کارون اهواز و داستان نه جنگ و نه صلح»، ضمن ارائه گزارشی از این «وحشت‌سرا» و «نکبت‌سرا»، از قول یک وکیل در مورد استان خوزستان، می‌نویسد:

«مسوولان امنیتی این استان را در حالت "نه جنگ و نه صلح" معلق نگاه داشته‌اند. و این تعلیق ناجوان‌مردانه، اگر برای مردمان استان هزار آسیب در پی داشته است، برای دستگاه‌های امنیتی به ظاهر هزار فایده دارد.

این وضعیت معلقِ نه جنگ و نه صلح به دستگاه‌های امنیتی اجازه می‌دهد بر هر حرکت غیرسیاسی لباسی از سیاست بپوشانند و به تسویه و تصفیه‌سازی مدام خود در هر وضعیت و با هر شخص و شخصیت ادامه دهند». من از همه سخنان آن وکیل به یک نمونه اشاره می‌کنم و از واگشاییِ مابقی مفاسد این زندان در می‌گذرم.

وی می‌گفت: «در زندان کارون اهواز یک بند هست به اسم بند نظام؛ که در این بند، زندانیان سیاسی و نظامی و کارکنان دولت را جای می‌دهند. سربازان غیبت‌کرده یا خاطی را نیز یک چند وقتی به همین بند روانه می‌کنند تا مثلا ادب شوند.»

می‌گفت: «چند وقت پیش، سرباز هجده ساله‌ای را که بر و رویی نیز داشته، به دلیل غیبت به این زندان می‌فرستند. جمال زیبای سرباز بی‌نوا کار دستش می‌دهد؛ جوری که مافیای داخل زندان همدیگر را خبر می‌کنند و این سرباز را هم شب‌ها و هم روزها به هم کرایه می‌دهند. می‌گفت: یک روز که پدر و مادرش برای یافتن او به این‌جا آمده بودند من با آن‌ها روبرو شدم و داوطلب پی‌گیری وضعیت فرزندشان شدم.»

می‌گفت: «طبق آمار زندان، آن سرباز یکی از زندانیان این‌جا بود، اما کسی از حضور او و محل حضور او خبر نداشت، یا صلاح بر این بود که کسی خبر نداشته باشد که او کجاست.»

می‌گفت: «من با پی‌گیری‌های فراوان، بیست و چهار روز بعد توانستم نشانی از آن سرباز بگیرم. سر آخر وقتی او را از زندان تحویل من و پدر و مادرش دادند، آن سرباز، یک مرده مبهوت بود. او به خدمت سربازی رفته بود تا مثلا به کشورش خدمت کند، اما این‌جوری به خدمتش رسیده بودند.

این وکیل می‌گفت: «در زندان کارون اهواز، توسط پزشکان خود زندان، روزانه سیصد عدد کاندوم بین زندانیان توزیع می‌شود. آمار ایدزی‌های این‌جا تن را به لرزه در می‌آورد.»

محمد نوری‌زاد در ادامه نوشته است: «وکیل، این‌ها را که با من در میان نهاد، کارت ویزیتش را نیز به من داد و از من خواست که در فرصتی مناسب سخنان دیگر او را نیز بشنوم. من اما این روزها درگیر آن سربازم. دیشب سرم را به دیواری می‌کوفتم. یکی پرسید: چه می‌کنید آقای نوری‌زاد؟ گفتم: من دوست ندارم بلایی سر فرزندان رهبر بیاید، اما ای کاش رهبر این نوشته مرا بخواند و تجسم کند که مافیای یک زندان در دوردست‌های بی‌خبری، بیست و چهار روز با پسرش آن کرده‌اند که گفته آمد؛ و بعد که پسرش را تحویلش دادند از او بپرسد: خب پسرم خدمت سربازی چطور بود؟ بگو ببینم آیا خوب خدمت کردی به وطنت؟»

محمد نوری‌زاد در گزارشی دیگر با عنوان «زن جوان هستم، شوهر ندارم، تلفن...»، به فاجعه اجتماعی و اخلاقی دیگری اشاره می‌کند:

«چندی پیش که به سربندر (ماهشهر) رفته بودم، در آن‌جا با معلمی هم‌قدم شدم، معلم راهنمایی بود، کلی صحبت کردیم، از هر در، بویژه از غارت‌گری خاتم‌الانبیا، و این که سرداران سپاه بدون مناقصه قرارداد می‌بندند و پیمان‌ها را برای خود بلوکه می‌کنند و پول‌ها را می‌برند و هیچ در این شهر اتفاقی نمی‌افتد؛ یعنی رشدی به لحاظ عمرانی و رفاهی و فرهنگی و معیشتی صورت نمی‌پذیرد.
احساس کردم دل‌دل می‌کند و می‌خواهد چیز متفاوتی را با من در میان بگذارد؛ مردد بود، سر آخر اما گفت؛ دست به جیبش برد و تعداد بیست تکه کاغذ کوچک مچاله شده را بیرون کشید و نشانم داد. روی هر بیست تکه کاغذ با خطی شتابزده و ابتدایی نوشته شده بود: زن جوان هستم، شوهر ندارم.

زیر این دو جمله کوتاه نیز، تلفن همان زن جوان بی‌شوهر نوشته شده بود. معلم گفت: «احتمال می‌دهم این زن، یا مادر دانش‌آموز من است یا زن همسایه‌اش. و اطمینان دارم این دانش‌آموز کارش همین است، یعنی با این کار، خرج تحصیل خودش را درمی‌آورد. امروز هم قرار بوده این برگه‌ها را بین راننده‌های تانکرهای عراقی یا کامیون‌های ایرانی توزیع کند.»

یک چند روزی است حال خوبی ندارم. نمی‌دانم چرا بیش از آن زن، بیشتر به آن دانش‌آموز فکر می‌کنم و دست لرزانش که این دو جمله کوتاه را برای مادرش یا زن همسایه‌اش نوشته؛ کاش یکی از سرداران فربه سپاه را می‌دیدم و بر قبّه‌های روی شانه‌اش برق می‌انداختم.




نیما سلیمی