Monday, February 3, 2014

پسری 17‌ساله که در جریان نزاع مرتکب قتل شده است

پسری 17‌ساله که در جریان نزاع مرتکب قتل شده است روز گذشته در جلسه محاکمه از اولیای‌دم مقتول درخواست بخشش کرد و با تعریف داستان زندگی‌اش پدر خودش را مسبب گرفتاری‌هایش دانست. به گزارش خبرنگار ما، نماینده دادستان در جلسه رسیدگی به این پرونده که صبح دیروز در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست حسین اصغرزاده برگزار شد، گفت: «کریم متولد سال 1375 به مباشرت و جعفر متولد سال 1369 به معاونت در قتل جوانی 18‌ساله به نام هادی متهم هستند. کریم روز 27 شهریور سال‌جاری هادی را با ضربات چاقو به قتل رساند و درخواست صدور حکم قانونی برای وی و متهم ردیف دوم را دارم.» اولیای‌دم مقتول در ادامه در جایگاه حاضر شدند و گفتند خواستار صدور حکم قصاص برای کریم هستند. وکیل اولیای‌دم خطاب به قضات گفت: «روز حادثه به پدر هادی تلفن زده و به او گفته شد پسرش چاقو خورده و زخمی شده است. پدر هادی به محل حادثه رفت و فرزندش را به بیمارستان رساند اما او قبل از شروع اقدامات درمانی و در طول مسیر جان باخته بود. هادی هدف پنج ضربه چاقو قرار گرفته و بنابر اظهارات شهود و اعترافات کریم او این ضربات را وارد کرده است.» در ادامه نوبت به کریم رسید تا از خودش دفاع کند. او که گریه می‌کرد، گفت: «پدرم مردی معتاد بودکه شغلی نداشت. مادرم کار می‌کرد و خرج ما را می‌داد. من تا کلاس دوم دبیرستان درس خواندم. همان‌موقع در لرستان کار می‌کردم. شغلم آرماتوربندی بود و همزمان ورزش‌های رزمی نیز انجام می‌دادم و رتبه‌های استانی و کشوری دارم. بعد از مدتی مادرم به‌خاطر زانو درد و بیماری‌های دیگر نتوانست کار کند. از آن به‌بعد ترک‌تحصیل کردم و در تهران مشغول به کار شدم. ماهی یک یا دوبار هم مشروب می‌خوردم. روز حادثه نیز الکل مصرف کرده بودم و حالت عادی نداشتم.» متهم ادامه داد: «آن روز در کوچه نشسته بودم که ماشینی با سرعت وارد شد. به راننده که همان هادی بود گفتم مگر اینجا اتوبان است که با این سرعت می‌رانی؟ او پیاده شد تا دعوا کند اما فهمید الکل خورده‌ام به همین دلیل گفت تو مست هستی و امروز کاری با تو ندارم اما فردا سراغت می‌آیم. هادی سوار خودرواش شد تا برود اما در همین هنگام جعفر که از دوستان او بود جلو آمد و دخالت کرد. او می‌خواست با من دعوا کند. هادی چندبار از دوستش خواست مرا رها کند اما بالاخره درگیری لفظی شروع شد و هادی به سمتم آمد. من همان‌روز چاقویی را در پارک پیدا کرده بودم. آن را درآوردم تا هادی را از خودم دور کنم همان‌طور که ضربه‌ها را پرت می‌کردم متوجه شدم کتف و سینه هادی زخمی شد. او خونریزی داشت. من هم سریع محل را ترک کردم و به خانه‌ام رفتم اما ساعت 4 صبح روز بعد دستگیر شدم.» پسر نوجوان در ادامه گفت: «ما خانواده فقیری هستیم و اگر پدرم معتاد نبود من به این روز نمی‌افتادم. حالا هم از کاری که کرده‌ام به‌شدت پشیمان هستم و از اولیای‌دم مقتول درخواست بخشش دارم. من در کانون اصلاح و تربیت وضع بدی دارم و مددکارم می‌داند چه سختی‌هایی را تحمل می‌کنم. هر شب در خواب کابوس می‌بینم و بقیه بیدارم می‌کنند. من در کانون نماز می‌خوانم و دعا می‌کنم. از اولیای‌دم مقتول خواهش می‌کنم من را ببخشند.» رییس دادگاه در این هنگام برای بررسی بلوغ فکری متهم از او پرسید: «آیا تو می‌دانی قتل چیست و آیا می‌دانستی اگر کسی را با چاقو بزنی چه اتفاقی می‌افتد؟» کریم جواب داد: «معنی قتل را می‌دانم قبلا در فیلم‌ها دیده بودم اگر کسی را با چاقو بزنند فوت می‌شود و حکم قاتل قصاص است.» بنا بر این گزارش هیات قضات بعد از پایان جلسه 
دادگاه وارد شور شدند.

نیما سلیمی

No comments:

Post a Comment