من و شما برای گرفتن یک میلیون تومان وام باید 5 ماه به مسؤولان بانک التماس کنیم و آخرش هم میگویند که یک ریال هم نمیدهند. اما بعضیها در عرض 24 ساعت وامهای میلیاردی گرفتهاند و دیگر پس ندادهاند در حالی که اگر پرداخت قسط ما فقط چند روز عقب بیافتد، بانک هرجوری بتواند آبرویمان را میبرد.
آنها میلیاردها تومان وام گرفتهاند و پس نمیدهند، اما اکنون بانکها تمایلی به افشای نام آنها ندارند.
حمید رسایی میخواهد با پول ملت به جامجهانی برزیل برود تا در آنجا به دنبال «ریشههای فساد در فوتبال» باشد.
شهردار تبریز به خاطر له شدن مغز آن دختر زیر بلوک بتنی شهرداری حتی عذرخواهی هم نکرد.
ما ملت ایران، از فیسبوک برای چه چیزی بهره میگیریم؟
برای مشهورتر و پولدارتر کردن دیجی فسنقری و قهرمانسازی از دو دختر قانونشکن خطرساز؟
سایپا در حال کشتن مردم است. واکنش افکار عمومی به آن چه بوده؟
ما به دنبال زندگی در جامعهای امن و ایمن و سالم و آرام نیستیم.
ما فقط به فکر جیب و شکم و زیر شکم و آرزوهای شخصی خودمان هستیم.
فیسبوک برای ما یک اسباببازی است که هر روز امکانات آن بیشتر میشود.
ما میخواهیم تمام عقدههای زندگیمان را در فیسبوک بگشاییم، پس فیلترها را دور میزنیم تا در اینترنت آزاد به دنبال فحش دادن چیزهایی باشیم که آزارمان میدهد، اما هیچ حسی برای پیگیری آن در دنیای واقعی نداریم.
وقتی فقط به فکر خودمان هستیم، چرا یکدیگر را «هموطن» مینامیم؟
وقتی اینقدر خودخواه هستیم، چه اصراری بود که کشور داشته باشیم؟
ما فقط زمانی که پای تفریح و مسخرهبازی و هپیگری و حجاب و آببازی در میان باشد، با هم اتحاد داریم.
کاش یکی بگوید که چرا ما کشور شدیم؟!
نیما سلیمی
مرگ بر جمهوری
No comments:
Post a Comment