Friday, March 27, 2015

فوتبال "آری"، جمهوری اسلامی "نه"! در حاشیه دیدار دوستانه تیمهای فوتبال ایران و سوئد


روز ۳۱ ماه مارس برابر با ۱۱ فروردین‌ سال جاری، تیمهای فوتبال سوئد و ایران یک دیدار دوستانه در ورزشگاه فرندز آرنا در شهر استکهلم برگزار میکنند. اخبار پیرامون بازی ایران و سوئد تاکنون از فروش و پیش فروش ۲۸۰۰۰ بلیط سخن میگوید که عمدتا توسط ایرانیان مقیم سوئد و کشورهای اروپائی خریداری شده است. 

تا اینجا مسئله خاصی اتفاق نیافتاده است. اگر تیم فوتبال ترکیه با تیم سوئد بازی دوستانه داشت، ممکن بود بیشتر از این ارقام بلیط توسط هواداران تیم فوتبال ترکیه خریداری میشد. فوتبال از پرطرفدارترین ورزشهای دنیا و در عین حال از پردرآمدترین رشته های دنیاست. اخبار مسائل و مباحث مربوط به فوتبال و شرح آمد و رفت ها و قرادادهای نجومی ستارگان فوتبال مانند قلمرو موزیک و ستارگان آن بیشترین مخاطب و تبلیغات را دارد. فوتبال اگر برای هواداران مشتاقش یک بازی مهیج و لذت بخش جمعی است، در سوی دیگر با سیاست و سرمایه و الیت اقتصادی جوامع امروز رابطه تنگاتنگ دارد. دنیای فوتبال، مانند هر قلمرو تخصصی دیگر دنیای امروز، ستارگان و گلادیاتورهای خود را دارد. فوتبال یک صنعت پرسود و بزرگ است که ارقام نجومی و سرسام آور در آن جابجا میشود. اینها بدیهیاتی است که در سطح گسترده برای همگان روشن است.

با اینحال، مشکل نه فوتبال است، نه هواداران بیشمار فوتبال و نه بازیکنان فوتبال است که علائق شان را دنبال میکنند و از فوتبال لذت میبرند. اگر بدست ما و طبقه کارگر باشد، بیشترین امکانات را برای ورزش و ارتقای سلامت و رشد جامعه اختصاس میدهیم و ورزش و دیگر علائق زیبای انسان امروز را از قید سرمایه و بازار و رقابت اقتصادی آزاد میکنیم. مشکل فوتبال نیست، مشکل جمهوری اسلامی است. مشکل وقتی آغاز میشود که پای جمهوری اسلامی وسط است و آوار تناقضات بنیادی اش را روی هر مسئله ساده و روزمره می ریزد. تناقض اینست که تعداد زیادی علاقه مند فوتبال میخواهند بازی فوتبال تیم مورد علاقه شان را ببینند و همزمان در این مسابقات سرود جمهوری فقر و اختناق اسلامی پخش میشود و پرچم ننگین اش بالا میرود. عوامل حکومت اسلامی هم تلاش میکند از این فرصتها بهره برداری سیاسی کنند و آنرا در خدمت گسترش حضور جمهوری اسلامی در مجامع جهانی بخدمت بگیرند. همین موضوع و عملکرد سرکوبگرانه و جنایتکارانه جمهوری اسلامی علیه شهروندان در ایران و ممنوع بودن حضور زنان در ورزشگاهها، موجب دامن زدن بحثهای مختلف و از جمله خواست متوقف کردن این دیدار شده است. مشخصا بحث ممنوع بودن حضور زنان در ورزشگاههای ایران، بعضا با واکنش فیفا و از جمله فدراسیون جهانی والیبال روبرو شده است. جنگ پرچم نیز یک سیاست مخالفت با جمهوری اسلامی در میدانهای ورزشی است. اینها در مقابل پرچم جمهوری اسلامی، پرچم سلطنت را بدست میگیرند و یا پرچم سه رنگ بدون نشان. جنگ ناسیونالیستهای متفرقه و شاهی ها و اسلامیها برسر اینست که کدام پرچم، پرچم ایران است! اما هیچکدام از این سیاستها تمایلات گسترده تر مردم در ایران و هواداران تیم فوتبال ایران در خارج کشور را منعکس نمیکنند. 

کدام سیاست؟
به نظر من سیاست لغو بازی بدلائل مختلف سیاست موفقی نیست و در حد تبلیغات غیر موثر باقی میماند و چه بسا ابهاماتی ناموجه را نیز دامن میزند. اگرچه تاکنون بازیهائی بدلائلی لغو شده است اما علی القاعده بحث لغو بازی وقتی میتواند عینی و عملی باشد که سیاست تحریم سیاسی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی در مجامع جهانی به یک نیروی قدرتمند در صفوف نیروهای اپوزیسیون و ایرانیان خارج کشور تبدیل شده باشد. پدیده ای مانند سالهای اواخر دوران حکومت آپارتاید نژادی در آفریقای جنوبی. دوره ای که شرایط اینکار فراهم بود. هم یک جنبش وسیع بین المللی و پر سر و صدا علیه آپارتاید نژادی وجود داشت، هم سرمایه داری در آفریقای جنوبی دیگر نمیتوانست با حکومت آپارتاید ادامه دهد و در "خطر" راه حل چپ بود، و هم حامیان دولتی و غربی حکومت آپارتاید به این قناعت رسیده بود که باید طی روندی حکومت آپارتاید نژادی جایگزین شود. آپارتاید اسلامی در ایران از حکومت آپارتاید نژادی اگر وحشی تر نباشد چیزی کم و کسر ندارد. اما در دنیای امروز، اسلام سیاسی و تروریسم اسلامی هنوز ابزار و عصای دست رقابتهای منطقه ای و جهانی دولتهای سرمایه داری است و مهمتر از آن نیروهای اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی متاسفانه هنوز موفق نشده اند چنین موقعیتی را ایجاد کنند. 

از طرف دیگر سیاست لغو بازی دوستانه با واکنش منفی هواداران فوتبال روبرو میشود که اکثر آنها دل خوشی از جمهوری اسلامی ندارند. رابطه این مردم با فوتبال همان رابطه ای است که هر دوستدار فوتبال در دنیا با تیم محبوب اش دارد. سیاست لغو بازی، تر و خشک را با هم میسوزاند. هم هواداران فوتبال را محروم میکند و تلویحا بازیکنان تیم ملی در رشته های مختلف را چکی "نماینده حکومت" و یا "سفیر ورزشی حکومت" قلمداد میکند. لذا سیاست لغو بازی سمپاتی و توجهی را در طیف هواداران فوتبال ایجاد نمیکند و بیشتر موجب سو تفاهم میشود. 

سیاست جنگ پرچم از این هم غیر موثرتر است و تصویری عقبمانده از جامعه ایرانیان مقیم خارج بدست میدهد. دعوا در ایران برسر پرچم جمهوری اسلامی و پرچم سلطنت نیست، دعوا برسر آزادی و حرمت و برابری و رفع تبعیض است. پرچم چمهوری اسلامی و پرچم سلطنت هر دو نماینده طبقه مستبدی است که صد سال است مردم ایران را در اسارت نگهداشته است. تکلیف پرچم آینده ایران را مردم بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی تعیین میکنند. 

به نظر من بهترین کاری که میشود کرد اینست که از فرصت پوشش گسترده خبری این دیدار برای ارائه تصویری پیشرو از تمایلات واقعی مردم در ایران تلاش کرد. تا روز بازی ضرروی است مستمرا از جمهوری اسلامی و ضدیت اش با آزادیخواهی و زنان و هر حق بدیهی و مشروع مردم حرف زد و فشار بیشتری را به نهادهای سوئدی و رسانه ها آورد تا حجم بیشتری از این مسائل را منعکس کنند. باید بین فوتبال و علاقه به فوتبال و جمهوری اسلامی مرز روشنی کشید و مانع بهره برداری جمهوری اسلامی شد. در روز بازی باید متحدانه از همراهی با سرود جمهوری اسلامی که در این مسابقات جزو تشریفات اولیه است اجتناب کرد و آگاهانه واکنش جمعی منفی به آن نشان داد. در بازیهای تیم ملی فوتبال، بطور خودبخودی و غیر انتقادی تعدادی از جوانان در دفاع از تیم شان پرچم جمهوری اسلامی را در دست میگیرند. میشود با علاقه رفت و فوتبال را تماشا کرد اما پرچم جمهوری اسلامی را در دست نگرفت و کنار زنان و مردم مخالف جمهوری اسلامی در ایران و خارج کشور ایستاد. باید فضا را بر هولیگانها و پرووکاتورهای جمهوری اسلامی برای تبلیغات به نفع حکومت تنگ کرد. باید به هر کسی که متوجه نیست گفت ما برای فوتبال آمدیم، پرچم خونین حکومت اعدام را در دست نگیر. بجای جنگ پرچم دو ارتجاع اسلامی و سلطنتی و ارائه یک تصویر عقبمانده قومی و مذهبی، بویژه برای شهروندان سوئدی که تابعیت این کشور را دارند، مناسب تر است و متمدنانه تر و قابل فهم تر است که بر همبستگی بین مردم در جوامع سوئد و ایران تاکید کنند. باید در استادیوم مانند مردم و شهروندان اروپا در ابراز احساسات و تشویق بازیکنان رفتار کرد و علیه تصویر جعلی رسانه ها و سیاستمداران از "فرهنگ اسلامی" مردم ایران پیام روشن داد. باید تناقض نظام آپارتاید جنسی در ایران با تمایلات و فرهنگ واقعی مردم را با طبیعی ترین شکل از جمله بوسیدن همدیگر نشان داد. باید با طرح وسیع "حضور زن در استادیومهای ایران ممنوع است" هم با مبارزه زنان در ایران همبستگی کرد و هم چهره حاکمیت آپارتاید جنسی و اسلامی در ایران را بیشتر به شهروندان سوئدی معرفی کرد. 

مستقل از اینکه فوتبال چه جایگاهی در سیاست و اقتصاد دنیای امروز دارد، مستقل از اینکه بخشی از بازیکنان فوتبال در زمره سرمایه داران و "از ما بهتران" هستند، واقعیت اما اینست که فوتبال بی تقصیر است. میتوان فوتبال را با علاقه دنبال کرد و به دیدن بازیها رفت اما اجازه سودجوئی و فرصتی طلبی به جمهوری اسلامی نداد. سیاست ما اینست: فوتبال "آری"، جمهوری اسلامی "نه"! * 


سیاوش دانشور

مرگ بر جمهوری اسلامی
نیما سلیمی

Thursday, March 26, 2015

جنگ جمهوری اسلامی ایران با کشورهای عربی در یمن


حمله نظامی عربستان و تارومار شدن حوثی ها در یمن

خبرهایی از کشته شدن رهبران برجسته حوثی در حملات هوایی سعودی
حمایت قاطع کشورهای منطقه از جمله مصر از عملیات نظامی عربستان علیه نیروهای تحت حمایت رژیم ایران در یمن

نیروهای نظامی عربستان بامداد پنج شنبه برای جلوگیری از پیشروی شبه نظامیان شیعه تحت حمایت رژیم ایران در یمن، به عملیات گسترده ای در این کشور دست زده اند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، جنگنده های عربستان مواضع حساس شبه نظامیان شیعه الحوثی را بویژه در صنعا پایتخت یمن هدف حملات گسترده هوايی قرار داده اند. مقر فرماندهی حوثی ها و انبارهای تسلیحات و هواپیماهای تحت کنترل آنها در این حملات منهدم شده اند.

در صنعا کاخ ریاست ‌جمهوری که در کنترل حوثی هاست در اثر بمباران به آتش کشیده شد.

برخی منابع یمنی از هلاکت عبدالملک الحوثی رهبر شبه نظامیان شیعه و برادرش و همچنین شماری از فرماندهان نظامی آنها در حملات هوایی بامداد امروز خبر دادند.

سفیر عربستان در آمریکا در یک کنفرانس خبری اعلام کرد که 10 کشور در حمله به شبه نظامیان شیعه یمن مشارکت دارند که پنج کشور عرب حاشیه خلیج فارس جزئی از آنها هستند.

وی افزود: عملیات نظامی ما با هدف نجات یمن و دولت قانونی آن انجام می شود و ما برای آغاز این عملیات با آمریکا مشورت کردیم.

از سوی دیگر کاخ سفید اعلام کرد باراک اوباما از طرح حمله مطلع بوده و دستور داده است تا از این عملیات پشتیبانی اطلاعاتی و لجستیکی صورت گیرد.

دولت آمریکا عملیات نظامی عربستان و متحدانش را حمایت از حکومت قانونی یمن عنوان کرده است.

مصر نیز حمایت خود را از عملیات نظامی علیه شبه نظامیان شیعه الحوثی در یمن اعلام کرد.

منابع مصری اعلام کردند کشتی های جنگی مصر برای شرکت در عملیات نظامی علیه انصار الله در یمن و تامین امنیت خلیج عدن از کانال سوئز به طرف عربستان حرکت می کنند .

منبع نظامی مصر هدف اصلی از اعزام کشتی های جنگی این کشور به عربستان و استقرار آنها در خلیج عدن را جلوگیری از ارسال سلاح از خارج (از ایران) به گروه انصارالله اعلام کردند.

سعد حریری، نخست وزیر سابق لبنان و رهبر جریان نزدیک به غرب در این کشور نیز در واکنش به حملات نظامی علیه حوثی ها گفت: دخالت رژیم ایران در یمن واکنش کشورهای عربی را ایجاب می کند. مردم یمن از دخالت نظامی کشورهای منطقه علیه حوثی ها حمایت خواهند کرد.

پیش تر گفته شده بود که شبه نظامیان شیعه الحوثی به شهر عدن نزدیک شده اند. پس از اعلام این خبر وزیر خارجه یمن خواستار مداخله نظامی کشورهای عربی شد و اعلام کرد: ما از جامعه جهانی می خواهیم به دخالت رژیم ایران در امور داخلی یمن پایان دهند.

وی افزود: رژیم ايران برای کمک به حوثی ها پل ارتباطی هوايی با يمن ايجاد کرده است.

این جنگ را می توان جنگ واقعی جمهوری اسلامی با کشورهای عربی دانست.
در روزها و هفته های گذشته فیلم ها و ویدیوهای زحمی های حوثی یمنی در بیمارستانهای ایران روی شبکه های حبری نقش بست.

جمهوری اسلامی در شرایط سخت اقتصادی ایران و در حالی که فقر سراسر جامعه ایران را فرا گرفته است میلیاردها دلار نفتی را در کشورهای عراق، یمن، سوریه ، غزه و لبنان هزینه جنگ و آشوب می کند.


مرگ بر جمهوری اسلامی
نیما سلیمی