زلزله در ورزقان آمد و حاکمان به حج رفتند
ای شرم بر آن قبیله که همواره راه کج رفتند
من رخت روز عزا بر تن و آنها لباس ریا
گویی که آن سفر آن قبیله ز روی لج ر فتند
ای شرم بر آن قبیله که همواره راه کج رفتند
من رخت روز عزا بر تن و آنها لباس ریا
گویی که آن سفر آن قبیله ز روی لج ر فتند
در روز رای گیری و احتیاج، دم از همرهی زدند
دستم شکست و چون شدم از پا فلج, رفتند
من زیر تل خاک ماندم و زن مردو بچه مرد
آنها برای کمک به غزه و سوریه، مزدوج رفتند
یک روز روز قدس خوانده شد و روز بعد روز دمشق
روز بم و اهر نیامد و روزها بی فرج رفتند
دستم شکست و چون شدم از پا فلج, رفتند
من زیر تل خاک ماندم و زن مردو بچه مرد
آنها برای کمک به غزه و سوریه، مزدوج رفتند
یک روز روز قدس خوانده شد و روز بعد روز دمشق
روز بم و اهر نیامد و روزها بی فرج رفتند
No comments:
Post a Comment